روش مطالعه ۱: درسهای مفهومی
روشهای درسخوانی MURDER و PQ4R و SQ3R و PQRST یا PQ6R جان میدهند برای مطالعه درسهای مفهومی. البته برای مطالعه مفاهیم درسهای محاسباتی هم مناسباند. راستش، منطق بیشتر روشهای درسخوانی مشابهاند. اگر بر این منطق مسلط باشید میتوانید درسها را به سبک خودتان بخوانید. در این بخش، مختصری درباره گامهای مشترک تمام روشهای درسخوانی، مشتمل بر سه گام کلیدی (۱) شناخت درس و (۲) طراحی مسیر مطالعه و (۳) مطالعه و بازبینی آموختهها صحبت میکنم. تفاوت روشهای درسخوانی در چگونگی آمادهسازی و شناخت آنچه باید آموخته شود؛ و طراحی مسیری که باید برای مطالعه هر درس طی شود؛ و تکنیکهای مطالعه درس و روشهای بازبینی و ارزیابی آموختههاست!
۱. شناخت درس
درسخوانها نیازمند ترسیم تصویری کلی از مطالبی هستند که باید بیاموزند. شیوه آمادهسازی درسها یکسان نیست؛ همچنین، سبک یادگیری درسخوانها نیز یکسان نیست؛ و برای شناخت و آمادهسازی درسها نمیشود به درسخوانها شیوهای ثابت و عام معرفی کرد. برای شناخت درسهای محاسباتی توصیه میشود مسألهها و شیوه حلشان به طور اجمالی بررسی شود؛ و برای درسهای مفهومی خوب است عنوانهای اصلی و فرعی هر فصل، جملههای کلیدی، نمودارها و جدولها به طور اجمالی بررسی شود. واقعیت این است که هر داوطلب با اندکی تلاش میتواند شیوه مناسب خود را برای آمادهسازی هر درس کشف کند!
بدون شناخت درس نمیتوانید مسیر درسخوانی را برنامهریزی کنید. هر درس مشابه جورچینی منحصربفرد است که پیش از چیدن اجزای آن باید بدانید تصویر نهایی جورچین چیست و قرار است به چه نقشی برسید. اگر ندانید، نمیتوانید اجزای جورچین را به درستی در کنار هم قرار دهید. البته بیشتر دوستان این کار را با زحمت زیاد انجام میدهند؛ اما به نتیجه نمیرسند. یعنی، آن تصویر نهایی هیچگاه به طور کامل شکل نمیگیرد. پس، شناخت درس، مترادف با تشخیص تصویر نهایی درس، و نقشه جورچین سیصد، چهارصد، ششصد یا هزار تکه است!
۲. طراحی مسیر مطالعه
طراحی مسیر مطالعه، یعنی راهی برای چیدمان قطعات جورچین و رسیدن به نقشه نهایی پیدا کنید. طراحی مسیر مطالعه یعنی درس را چگونه باید آغاز کرد و هر فصل را باید در چه سطحی مطالعه کرد. در مثال جورچین، به طور معمول از گوشهها آغاز میکنند و به همجواری رنگها و سازگاری نقشهای اجزاء توجه میکنند. تصویر نهایی با پیگیری همین دو اصل و کمی تلاش و اندکی دوبارهکاری و ارتکاب چند اشتباه شکل میگیرد. درسخوانی هم همین است!
روشهای درسخوانی، تکنیکهای متفاوتی را برای طراحی مسیر درسخوانی پیشنهاد کردهاند؛ اما بیشترشان بر طرح پرسش تأکید میکنند؛ چرا که طرح پرسش، مغز را بر مطالب درسی متمرکز میکند و از پرشهای ناخودآگاه و مخرب ذهن جلوگیری میکند. البته شیوه طرح پرسش برای تمام درسها و مبحثها یکسان نیست. گاهی باید ده دوازده پرسش درست و درمان طراحی و مکتوب شوند؛ و گاه، همینکه یک پرسش اصلی در ذهن شکل بگیرد کفایت میکند. تعیین وضعیت طراحی پرسشها منوط به تشخیص درسخوان است!
۳. مطالعه درس و بازبینی آموختهها
هر چه گامهای شناخت و طراحی بهتر انجام شوند، کار درسخوان برای یادگیری درس آسانتر میشود و کمتر گیج میزند که چه چیزی را باید چقدر بخواند. مطالعه درس، مجموعهای از رفتارها و تکنیکهایی مورد استفاده درسخوانها برای فهم کامل درس، برقراری ارتباطی معنادار میان مطالبی که در هر وعده درسی مطالعه میکند با مطالبی که پیشتر آموخته است؛ و در نهایت، فراخوانی سهل و سریع آموختهها در هنگام نیاز است.
درسخوانجماعت در گام مطالعه درسها تلاش میکند مطالب برنامهریزیشده برای هر وعده درسی را با هدف درک مفاهیم، کشف جزئیات و فراهم کردن پاسخهای مناسب برای پرسشهایی که پیشتر در طراحی مسیر درس تهیه شده است مطالعه کند. پس، سهم اصلی عملیات درسخوانی، صرف یادگیری درسها و پاسخگویی به پرسشهایی میشوند که پیشتر در گام آمادهسازی تهیه شده است. اگر پرسشها بیکیفیت باشند، منابع ذهنی و زمانی بیشتری باید برای مطالعه و مرور درسها صرف شود که به صرفه و صلاح درسخوانها نیست!
مطالعه درسها، فقط خواندن و حفظ کردن متنها نیست. درسخوانی بهینه، مستلزم انجام فعالیتها و استفاده از تکنیکها و روشهایی مانند علامتگذاری، نکتهبرداری، یادداشتبرداری، خلاصهبرداری، حاشیهنویسی و ترسیم درخت مفاهیم برای تکمیل فرایند یادگیری استفاده میشود.
مطالعه نوشتاری همراه با تقطیع موضوعی، یکی از تکنیکهای ساده و مؤثر برای درسخوانی بهرهورانه است. تقطیع موضوعی، یعنی مطالعه بخشهای کوچک و پیوسته درسها و ساختاردهی نوشتاری به مواردی است که مطالعه شدهاند. یعنی، خواندن و نوشتن؛ یعنی، بازخوانی و بازنویسی، تا آموخته شود، آنچه را که باید آموخت!
مرور یادداشتهای قبلی و اصلاح کلمههای کلیدی و تکمیل درختهای مفهومی مرتبط با درس، تکنیک دیگری برای یادگیری بهتر درسهای جدید است. نوشتن، دستهبندی و مرتبسازی هنرمندانه آموختهها بسیار توصیه میشود؛ چرا که مغز آدمی، چیزهایی را که در هنگام ثبتشان از حسهای پنجگانه، تخیل، داستانسرایی، ترتیب، طنز، ترسیم، اغراق و رنگ استفاده شده باشد برای مدتزمان طولانیتری نگهداری میکند، و سریعتر و دقیقتر فراخوانی میکند.
بازبینی آموختهها، فعالیت بسیاری مهمی است که سوراخهای یادگیری را مشخص و سلامت آموختهها را تضمین میکند. حافظه درسخوانها مشابه آبکشی بزرگ با سوراخهای متعدد است. داوطلبانی که روشمند میخوانند، میتوانند به مرور و با کمک تکنیکهایی که به اختصار دربارهشان صحبت کردم، آموختهها را در آبکششان جمعآوری کند و سوراخها را به مرور با تکنیکهای بازبینی پیدا و مسدود کند. بیشتر داوطلبان، از موقعیت و اندازه سوراخهای یادگیریشان بیخبرند؛ از این رو، فکر میکنند اگر بیشتر بخوانند میتوانند حجم آموختههاشان را بیشتر کنند. حال آنکه، ظرف یادگیری انسانها، آبکشگونه است و هر چه بیشتر در این آبکش بریزید، حجم بیشتری را هم از دست میدهید. درسخوان هوشمند آن است که سوراخهای بزرگتر را کشف و رفع کند. البته تمام سوراخهای یادگیری را نمیشود کشف و مسدود کرد. همینکه بیشتر سوراخهای یادگیری کشف و رفع شوند، خیال درسخوان آسوده است که بخش قابل توجهی از ورودیها را در اختیار خواهد داشت و آموختهها را مفت از دست نمیدهد و نیازی به مطالعه تراکتوری و رنجآور ندارد!
بازبینی آموختهها مجموعه فعالیتهایی است که فارغ از سختی یا پیچیدگی آزمونها به درسخوانها تضمین میدهد که میتواند به درصد مشخصی از مسألهها و تستهایی که پیشتر به درستی مطالعه کرده است به درستی پاسخ دهد!
بازبینی آموختهها مشتمل بر دو فعالیت کلیدی است:
- یک اینکه، کیفیت یادگیری درسها باید بررسی شود؛ یعنی، درسخوان بررسی میکند که آیا مطالب را به درستی میآموزد؟ به درستی از منابع استفاده میکند؟ فرصتها را برای فعالیتهای بیهوده تلف نمیکند؟
- دو اینکه، کیفیت دستیابی به هدفهای درسی بررسی میشود؛ یعنی، درسخوان پارتیزانی بررسی میکند که آیا مطالبی را که باید بیاموزد آموخته است؟ آیا مطالب را با عمق و به قدر کفایت آموخته است؟ و آیا بیش از حد نیاموخته است؟
تکنیک ساده پسگیری مستمر، راهی ساده و کمهزینه برای بازبینی آموختههاست. تمام درسخوانها با آموختههای سرگردان مواجهاند. آموختههای سرگردان، بخشی از درس هستند که پیشتر خوانده شده، حفظشده، و در ظاهر، آموخته شدهاند؛ و شاید به دفعات در حافظه ثبت شدهاند؛ اما در فضای ذهنی داوطلب پرسه میزنند و جای مشخص ندارند؛ از این رو، در ساختار مفهومی درس قابل ردیابی نیستند؛ پس، به سادگی قابل فراخوانی نیستند و داوطلب نمیتواند به درستی از آنها در جلسه آزمون استفاده کند. هر آموختهای که در شرایط آزمون، به سرعت و سادگی قابل فراوانی نباشد بیفایده است.
پسگیری مستمر دادهها، تمرین فراخوانی دادهها و بررسی صحت و سقمشان و سپس، اصلاح و تحویل دوباره همانها به مغز است. دادن و پس گرفتن نظاممند آموختهها، گیر و گرفتهای یادگیری را پدیدار میکند و موجب تثبیت و فراخوانی سریع آموختهها میشود. بازنویسی یا بازگویی آنچه که پیشتر درباره موضوعی آموختهاید یا تدریسشان به دیگران، تمرینی کارآمد برای ذهن و تثبیت درکتان از یک موضوع خاص است. وقت مناسبی را انتخاب کنید و تمام دانشتان را درباره یک موضوع خاص روی برگهای سفید بنویسید یا بکشید. بررسی نتیجه کار نشان میدهد که در فراخوانی منسجم اطلاعات کدام بخش، نکته یا موضوع مشکل دارید. همینها را در اسرع وقت رفع کنید. به طور معمول فراخوانی برخی مفاهیم انتزاعی برای ذهن دشوار است. اگر بتوانید مثال یا مصداقی برای اینقبیل موارد ایجاد و به آنها الصاق کنید، بهانهای به ذهن برای یادآوری و فراخوانی سریعتر آن مفاهیم دشوار فراهم کردهاید!
بازبینی درسی، فعالیتی کلیدی برای کشف، شناسایی، رفع و دفع مانعها، نقصها، مشکلات و گسستهای دانشی و مهارتی است که داوطلب را از نتیجهگیری مطلوب دور میکند(تدریس خصوصی گوهر برای تمام پایه ها همراه بامشاوره وبرنامه ریزی درسی-موسسه گوهر تخصصی ترین تدریس خصوصی دراصفهان .دفتر موسسه خ حافظ ۳۲۲۲۶۰۶۵-۰۹۱۰۳۵۷۵۷۴۴)